خاطرات امیرعلی

دعوا درشکم

دیشب قل اول با قل دوم دعوا می کرد بعد قل دوم با قل سوم این یکی خیلی زور میگه فکر کنم بدنیا هم که بیان این میخواد زور بگه خلاصه اینکه نذاشتند که مامان بخوابه
14 ارديبهشت 1390
1