خاطرات امیرعلی

بدون عنوان

       یادم رفت بگم یه ذره هم عقبی سینه خیز میری ، همش هم رو زمین غلت میزنی و کل خونه رو دور میزنی . خاله هم همش میگه باید خودت وایسی و در حد 2 ثانیه رو پاهای خودت وایمیسی دورت بگردم من عزیز دلم .زودی بزرگ شو شیرین پسر مامان ...
21 ارديبهشت 1391

بدون عنوان

اینم از امیر علی من ، گل پسر که دیگه خودش میشینه الهی فداش بشم با روروئک هم همه خونه رو میره و میاد ، میتونه رو پاش وایسه دیگه .فقط الان از این عکس خیلی لاغر تر شده که خدا کنه دوباره تپل شه عزیز دلم :*   ...
8 اسفند 1390
1